پرونده‌ی چاپ فردا، ماجراهای زیادی دارد. اول بدانید که موضوعش فیلم بادیگارد و نسبتش با آرمان‌خواهی و آرمان‌گرایی است. حالا چرا پرونده به من سپرده شده؟ چون احتمالاً من بیشتر از کارگردان، این فیلم را دیده‌ام! اصلاً برای من که طرفدار پروپاقرص حاتمی‌کیا هستم، افت داشت که پرونده‌اش را بدهند به کسی دیگر! این‌ها که شوخی بود ولی ماجراهای پرونده واقعاً جالب بود.

اول این که برای پرونده ۶ مطلب پیش‌بینی کرده بودم که فقط یکی‌ش پیشنهاد یکی از همکارها بود و ۵ تای دیگر ایده‌های خودم بود. حالا جالب است بدانید از این ۶ تا، فقط یکی‌اش چاپ شد! یکی مصاحبه بود که نشد، درباره‌ی آن هم بعداً می‌نویسم، خواندنی‌ست. دیگری یادداشتی بود که به سفارش من، یکی از همکاران نوشته بود و از بس بد بود، حذفش کردم. سومی یادداشتی بود که خوب بود و می‌خواستم کارش کنم ولی معاون سردبیر به خاطر کمبود جا و این‌که مطلب را خیلی خوب نمی‌دانست، اجازه نداد و حذف شد. چهارمی یادداشت خودم بود که معاون سردبیر با موضوعش مخالفت کرد و کلاً ننوشتم. پنجمی یادداشتی بود که از یکی از همکارها می‌خواستم ولی معاون سردبیر برای این که پای آن همکار به صفحه باز نشود مخالفت کرد. آن هم حذف شد.

جالب است، ۱ از ۵! که البته آن یک مطلب هم حکایت ویژه‌ای دارد. مطلب را سفارش دادم و برای نویسنده ۵۲۲ کلمه توضیحات نوشتم تا دقیقاً بفهمد چی می‌خواهم‌. و جالب‌تر آن که ۱۰۰۰ کلمه از او مطلب می‌خواستم! یعنی عملاً خودم نصف مطلب را نوشتم! بعدش هم گفتم که خودش هم فکر کند و چیزهایی اضافه کند که البته هیچی اضافه نکرد و فقط چیزهایی را که من گفتم نوشت. به همین خاطر مجبور شدم تا ۳۰ درصد مطلبش را تغییر بدهم!

تیتر پرونده هم برای خودش حکایتی داشت. تیتری که انتخاب کرده بودم، به دلیلی منطقی حدف شد. معاون سردبیر تیتر جدیدی زد. با تیترش مخالفت کردم. و وقتی ازم نظر خواست، به شوخی و برای طنز، گفتم بزنیم «آرمانگارد»؛ بر وزن بادیگارد و به این معنا که شخصیت اصلی، از آرمان‌هایش محافظت می‌کند. یهو گفت: چه تیتر قشنگی! ۲ نفر دیگر هم تأیید کردند و شد تیتر پرونده! به همین سادگی، به همین مسخرگی! البته این را هم بگویم (این یک جمله خودستایی را لطفاً بر من ببخشید) که همان جا اعلام کردم که تیتر را به شوخی گفته بودم و ژست تیترنویس حرفه‌ای یا پدر تیترنویسی ایران را نگرفتم! حتی یکی از همکاران که ۱٩ سال سابقه دارد، گفت: تیتر را بفرست جشنواره، صد درصد مقام می‌آورد!

کاملاً جدی!