سپیده‌دم

۲۰ مطلب با موضوع «طنز» ثبت شده است

ژن ارثی اختلاس کشف شد!

این مطلب رو همین الان نوشتم ولی معاون سردبیر گیر داد و نذاشت چاپ شه. حوصله‌ی بحث باهاش رو ندارم. بحث هم فایده‌ای نداره. این شما و این هم مطلب:

خبر رسیده محمود خاوری توی کانادا برای مسائل اقتصادی دادگاهی شده! خب این نشون میده که ما در زمینه اختلاس‌کننده به حدی از پیشرفت رسیدیم که می‌تونیم صادر کنیم! به هر حال کانادا هم کشور خوبیه و چون نخست‌وزیر جدیدش با ایران دوسته، این خوبه که ما باهاشون روابط تجاری داشته باشیم. ما به اونا اختلاس‌کننده صادر کنیم و اونا به ما اختلاس‌کننده رو برنگردونن! با توجه به این که ایشون در زمینه اختلاس دیگه مار خورده و افعی شده، اگر بعداً شنیدیم توی کانادا کلاس‌های آموزشی اختلاس برگزار کرده یا استاد دانشگاه در درس «اختلاس مهندسی» (بر وزن اقتصاد مهندسی!) شده، نباید تعجب کنیم. ضمناً اینم در جریان باشین که ظاهراً پسرش هم توی کارهای اقتصادیش توی کانادا شریکه. این موضوع هم اثبات ژنتیکی بودن توانایی اختلاس هستش. حالا طبق نظریات داروین، چون خاوری و پسرش از این ژن خیلی استفاده می‌کنن، در آینده این ژن در وجود فرزندانشون قوی و قوی‌تر میشه و اونا می‌تونن بعد از این که دستگیر شدن از توی زندان هم اختلاس کنن یا توی پروژه‌های اقتصادی که اصلاً شریک نیستن و بهشون ربطی نداره هم اختلاس کنن! یا حتی در حالی که توی کانادا نشسته‌ن، توی ایران اختلاس کنن!

۲۸ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۵۷ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مصطفی قاسمیان

ارتباط چارشنبه‌سوری با قیمت نفت!

الان که یک قسمت دیگر از سری مطالب «تبسم‌ها و ناله‌های یک عضو جدید تحریریه» را نوشتم، یاد مطلب طنزی افتادم که دیروز چاپ شد. با این توضیح که فردایش یک پیامک به این مضمون آمد که «این خزعبلات را چاپ نکنید» و البته ما پیامک اعتراضی را به سیاق معمول، چاپ کردیم، مطلب را بخوانید:

سلام. بین آدمایی که باید حتماً پیش دکتر روانپزشک برن، نفر اول یکی از وزرای خارجه‌ی منطقه‌ی خودمونه، اما بعد از اون، اینایی هستن که از الان شروع کردن به ترقه زدن! به نظرم اینا همونایی هستن که توی عروسی‌ها، با میوه و شیرینی خودشون رو سیر می‌کنن و موقع شام دیگه اشتها ندارن! یا این بچه‌هایی که اول غذا، سریع میرن سراغ نوشابه! اما با وجود این استعدادهای بی‌بدیل نظامی، من مطمئنم همین الان، کسانی هم هستند که توی زیرزمین دارن انواع آرپی‌جی و تی‌ان‌تی رو درست می‌کنن که شب چارشنبه‌سوری، مردم رو قتل‌عام کنن! حتی اگه از نظر نظامی هم نگاه کنیم، از بعد از جنگ ویتنام، انفجار این حجم از مواد منفجره توی خیابون بی‌سابقه بوده! با این وضعیت فکر می‌کنم چارشنبه‌سوری امسال، جنگ سوریه و جنگ یمن رو برای چند روزی، کاملاً به حاشیه ببره! حتی من شنیدم ستاد جنگ‌های نامنظم تشکیل دادن تا یه وقت هیچ‌کدوم از مناطق شهر از دست‌شون رها نشه! حتماً قراره از مناطق مختلف شروع کنن و در یک جا به هم برسن و بمب اتمی اصلی رو منفجر کنن! ولی در کل خوشحال باشیم، چون معمولاً جنگ در مناطق نفت‌خیز، قیمت نفت رو بالا می‌بره و توی این وانفسای نفت 20 دلاری، چارشنبه‌سوری یه غنیمته!

۱۱ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مصطفی قاسمیان

رضا عطاران کارگردان خونخوار، به جشنواره نیامد!

سلام. نمی‌دانم چطوری ولی چند روزی است که خوب طنز می‌نویسم! یکی چاپ شد، این یکی هم چاپ می‌شود. البته این پست را ساعت 2 بعد از ظهر دیروز (که هنوز صفحه‌مان را صفحه‌آرایی هم نکردیم) می‌نویسم. ولی می‌دانم قرار است مطلبم را چاپ کنم.

سلام. همون‌طور که خبر دارین یا لاقل الان خبردار شدین، جشنواره فیلم فجر شروع شده. اگه الان خبردار شدین، باید بگم آزاد، دست‌ها رو بندازین!

حامد بهداد از بس نقش آدم عصبی و دعوایی بازی کرده و خیلی هم توی نقش‌هاش فرو میره، توی نشست خبری هم فکر کرده هنوز داره فیلم بازی می‌کنه و به زمین و زمان اعتراض کرده! تازه خیلی خودداری کرده وگرنه ممکن بود همون‌جا 3-4 نفر رو روی زمین دراز کنه! ضمنا امسال مسعود کیمیایی هم توی جشنواره فیلم نداره و در نتیجه آمار چاقوکشی توی فیلما به طرز چشمگیری کاهش پیدا کرده! حالا که کیمیایی نیست، کارگردان های دیگه هم از روش های دیگه ای برای کشتن شخصیت های فیلم ها استفاده می کنن. بهروز شعیبی «سیانور» به خورد شخصیت ها میده، پرویز شهبازی هم با پشه‌های «مالاریا» هماهنگ کرده که بیان شخصیت‌های فیلمش رو نیش بزنن تا زجرکش بشن! ولی این وسط مانی حقیقی از یه روش غیرمعمول استفاده کرده و اعلام کرده که «اژدها وارد می شود»! یعنی بروس لی تو فیلمش هست و یه تنه 7-8 نفرو می‌کشه! حاتمی‌کیا هم برای این‌که این بکش‌بکش‌ها تأثیری روی فیلمش نداشته باشه، «بادیگارد» استخدام کرده! اما همه اینا یه طرف، شانس آوردیم «دراکولا»ی رضا عطاران توی جشنواره نیست وگرنه هرچی از خون‌ریزی‌های کیمیایی جلوگیری شد، دراکولائه می‌خورد!

۱۵ بهمن ۹۴ ، ۰۶:۰۰ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مصطفی قاسمیان

تلاش کله سحری برای تموم کردن فروت نینجا!

این اولین طنزی است که به صورت محاوره‌ای نوشتم. هیچ‌وقت زبان محاوره را برای چاپ، دوست نداشتم. اما بالأخره معاون سردبیر تأثیرش را گذاشت و این‌جوری شد. البته، این مطلب، به گواه یکی از دوستانم که راهنمای من در طنزنویسی بوده، مطلب خوبی شده. و هم‌چنین معاون سردبیر، کمترین دست‌کاری را در آن داشت.

سلام. ما فکر می کردیم فقط مشکل خودمونه که صبح ها ساعت موبایلمون زنگ می زنه، بیدار می شیم، خاموشش می کنیم و دوباره می خوابیم. اما معلوم شده این مشکل همه مردم دنیاست. حتی من شنیدم جغدها که همیشه بیدارن، هم یه مشکلی دارن که ساعتشون زنگ میزنه، می خوابن، ساعت رو خاموش می کنن بعد دوباره بیدار میشن! حالا برگردیم به آدما. گوگل یه ساعت ساخته که یه بازی رو بهمون نشون میده و اگه نتونیم تمومش کنیم، می فهمه خوابیدیم و دوباره زنگ می زنه! حالا باز خوبه بازی Fruit Ninja رو باز نمی کنه. اون طوری دیگه اون قدر بازی می کردیم تا حتماً از کلاس ساعت 8 صبح جا بمونیم! ولی کلا اگه با این وضعیت پیش بره، می ترسیم از فردا شرکتای مختلف ساعتای بدتری بسازن. مثلاً فرض کنین یه ساعت درست کنن که رأس ساعت 6 صبح یه چک بخوابونه تو گوشمون! بعد من که به شخصه بلند میشم می زنمش. باز باید بقیه اعضای خونواده بیدار شن تا ما رو از هم جدا کنن! یا یه ساعت دیگه بسازن که با صدای بلند اعلام کنه: پاشو لنگ ظهره، ناهار هم خورش کرفس دارین! اصلاً وقتی بهش فکر می کنم، استرس اش نمی ذاره، شب بخوابم که نکنه فردا پا شم ببینم، ناهار خورش کرفس داریم! البته به نظر ما بهترین ساعت، اونیه که خودش تلویزیون رو روشن کنه و بزنه شبکه استانی، صدا رو هم تا ته زیاد کنه!

مصطفی قاسمیان

۱۳ بهمن ۹۴ ، ۰۶:۰۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مصطفی قاسمیان

مجوزدارندگی و برازندگی

شنیدیم هفته‌نامه‌ی «یالثارات» بعد از لغو مجوز باز هم منتشر شده! یعنی دوستان عملاً گفته‌اند نه تنها می‌توانند فیلم‌های مجوزدار را از پرده پایین بکشند، بلکه می‌توانند به خودشان مجوز نشریه هم بدهند! یعنی کلاً «مجوز سرخود» هستند. شاید هم از چین مجوز وارد می‌کنند که همیشه دارند! اما به نظر من جنس‌های چینی خوب نیستند و احتمالاً مجوز این دوستان خیلی مرغوب است که با این‌که وزارت ارشاد مجوزشان را لغو کرده، ولی هنوز مجوز دارند! اصلاً بگذارید از خودشان بپرسیم. «سلام دوست عزیز! شما می‌توانید خطاب به خوانندگان عزیز ما بگویید که این همه مجوز را از کجا می‌آورید؟» «بنده اولاً باید بگویم من با مطرب‌جماعت هیچ کاری ندارم. یعنی چه که خطاب به خوانندگان عزیز؟! من فقط با مردم حرف می‌زنم نه با مطرب‌ها! این‌جا هم جا دارد ضمن اعلام برائت از فتنه‌ی 88، اعلام کنم بنابر اعلام دوستان معلوم ما، در این ساختمان که پشت سر من معلوم است، مجوز می‌دهند. البته ما که از دیوار رفتیم بالا، چیزی ندیدیم ولی وقتی آمدیم بیرون یکهو دیدیم مجوز داریم! این بود که تصمیم گرفتیم یالثارات را دوباره... چی؟! الان میام. دوستانم الان گفتند که آن سرِ شهر، یک سفارت‌خانه‌ی دیگر پیدا کرده‌اند که تازه باز شده و مثل این‌که مجوزهای خوبی دارد! خداحافظ.» ما یک سؤال دیگر هم داشتیم که نتوانستیم بپرسیم. حالا به نظر شما، مرتضی پاشایی در آن دنیا، از کجا مجوز می‌گیرد؟!

۱۹ دی ۹۴ ، ۰۱:۱۶ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مصطفی قاسمیان

نیشگون؛ شهریه را چگونه جبران کنیم؟!

مطلب طنزی که توی ستون «نیشگون» امروز صفحه‌ی «همشهری سلام» چاپ شد.

سلام. رئیس اتحادیه‌ی دانشگاه‌های غیرانتفاعی به خبرگزاری مهر گفته امسال حدود ۸۰ الی ۸۵ درصد ظرفیت دانشگاه‌های غیرانتفاعی خالی مانده! خب با این وضعیت، ما می‌ترسیم از جلوی درِ دانشگاه‌های غیرانتفاعی رد شویم چون خدای نکرده ممکن است ما را به زور ببرند داخل و ثبت نام کنند! بعد احتمالاً بعضی‌هایشان بازاریاب استخدام می‌کنند تا برایشان مشتری جور کند! فرض کنید از فردا بازاریاب‌های دانشگاه‌های غیرانتفاعی، می‌آیند سر کار یا دم در خانه شما و مثل سرشمارهای مرکز آمار، از مدرک تحصیلی‌تان می‌پرسند و سعی می‌کنند شما را برای دانشجو شدن، «پِرزنت» کنند! البته این خبر برای دانشجوهای این دانشگاه‌ها، هم خبر خوبی است و هم خبر بدی. خبر خوب برای این‌که کلاس‌هایشان از بس خلوت است، مثل کلاس خصوصی می‌ماند و  بازده کلاس کلی می‌رود بالا! خبر بد برای این‌که چون دانشجوها کم هستند، باید همین دانشجوها، آن‌قدر شهریه بدهند که هزینه‌های دانشگاه را جبران کنند یعنی باید به جای آن 80 درصدی که نیستند هم شهریه بدهند!

۰۱ مهر ۹۴ ، ۱۴:۵۷ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مصطفی قاسمیان

انواع خیارشورهای مک‌دونالد موجود است

مطلب طنزی که توی روزنامه چاپ نشد.

ظاهراً «مک‌دونالد» قرار است به ایران بیاید. خب تصور کنید مک‌دونالد در ایران چند شعبه باز کرده. طبیعتاً وقتی کارش گرفت، مثل «اکبرجوجه» که بعدش «اصغرجوجه» و بقیه‌ی جوجه‌ها باز شد، انواع و اقسام مک‌دونالدها در مناطق مختلف کشور شروع به کار می‌کند. بعد از مدتی این قدر مک‌دونالدها زیاد می‌شوند که شعبه‌ی اصلی گم می‌شود! مثل اکبرجوجه که هیچ‌کس نفهمید اصلی‌اش کدام بود! بعد احتمالاً مک‌دونالدهای بدلی و «ساندویچ با طرح مک‌دونالد» وارد بازار می‌شود! کارگاه‌های زیرزمینی مک‌دونالد پیدا می‌شوند. بعد فرآورده‌های مرتبط دیگر هم، نوع مک‌دونالد می‌سازند؛ یعنی سوسیس مک‌دونالد، باگت مک‌دونالد و حتی خیارشور مک‌دونالد به بازار می‌آید! در این شرایط احتمالاً مک‌دونالد بعد از مدتی تجربیات جدیدی از ایران پیدا می‌کند. می‌بیند بعضی از ساندویچ‌فروشی‌های ایرانی، روغن سرخ‌کردنی را هفته‌ای یک بار عوض می‌کنند، گوشت کیلویی 20-30 هزار تومان است ولی بعضی‌ها سوسیس و کالباس 5 هزار تومانی دارند! خب او هم یاد می‌گیرد و می‌رود در تمام دنیا این روش‌ها را به کار می‌گیرد! البته با توجه به این‌که مصرف فست‌فود توی ایران بالاست، احتمالاً کار مک‌دونالد توی ایران خیلی بگیرد. حتی شاید تصمیم بگیرند شعبه‌های دیگرشان در کشورهای دیگر و حتی آمریکا را تعطیل کنند و کلاً بیایند ایران!

۲۹ تیر ۹۴ ، ۱۳:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مصطفی قاسمیان

مدرسه فوتبال اخلاقی ما!

حیف این مطلب که به یک دلیل کاملاً غیرمنطقی چاپ نشد.

ظاهراً محمدرضا خانزاده مدافع پرسپولیس که به یک هوادار تیمش کلکسیونی از فحش‌ها را داده و بعد هم کتکش زده، برای جریمه قرار است برود به صورت رایگان به جوانان و نوجوانان علاقمند به فوتبال آموزش بدهد! حالا که اوضاع این‌طوری‌ست، پیشنهاد می‌کنیم مدرسه فوتبالی تشکیل شود و شیث رضایی، محمد نصرتی و پیام صادقیان هم در آن مربی شوند و استعدادهای بی‌نظیر خودشان را در آن‌جا به بچه‌های معصوم مردم یاد بدهند! البته حیف است ما که برای خیلی از تیم‌های ایرانی مربی خارجی می‌آوریم٬ برای این مدرسه فوتبال نیاوریم. پس پیشنهاد می‌کنیم برای تکمیل کادر مربیگری٬ از «لوییز سوارز» بازیکن تیم بارسلونا و «کرار جاسم» هم استفاده شود. با این شرایط بعد از مدتی ما یک تیم فوتبال داریم که می‌تواند به داور، بازیکن، هوادار، مربی، مدیر مجموعه ورزشی، مدیر تدارکات تیم ملی آفریقای جنوبی و... فحش بدهند، همچنین می‌توانند بازیکنان حریف، هواداران، داور و... را کتک بزنند و حتی بازیکن‌های دیگر را گاز بگیرند!

علاوه بر این درخواستی هم از مسئولین محترم کمیته‌ی اخلاق فدراسیون که این تصمیم را گرفته‌اند داریم: خواهش می‌کنیم اگر روزگاری با تلاش خستگی‌ناپذیرشان توانستند ورزش فوتبال را به طور کامل نابود کنند٬ از فوتبال خارج نشوند و بگذارند آب خوشی از گلوی ورزشکاران ورزش‌های دیگر پایین برود! یعنی حتی‌الامکان پایشان را توی ورزش‌های دیگر مخصوصاً والیبال٬ کشتی و تکواندو نگذارند چون این ورزش‌ها برای ایران در عرصه جهانی مدال می‌آورند و اگر تصمیمات این کمیته جهانی بشود، خدای نکرده مثلاً والیبالیست‌های ایرانی می‌روند در لیگ جهانی والیبال و انواع و اقسام فحش‌ها را به هواداران می‌دهند، داور را کتک می‌زنند یا بازیکن تیم حریف را گاز می‌گیرند!

۱۶ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۵۱ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مصطفی قاسمیان

نیشگون: مهارت‌های زندگی برای دانشجویان خیلی نخبه

پیش‌تر نوشته‌های طنزم در روزنامه، توی ستون «از اون لحاظ» چاپ می‌شد. ستون «از اون لحاظ» مختص نوشته‌هایی‌ست که خوب نیستند یا نویسنده‌شان مطرح نیست. اما تازگی‌ها یک ستون اختصاصی توی روزنامه پیدا کرده‌ام به اسم «نیشگون»! اما هنوز همان دو ویژگی خوب نبودن (شما بخوانید بی‌مزه بودن!) و مطرح نبودن را دارم. به هر حال قرار است به امید خدا در این ستون، مسئولین و بعضی آدم‌های غیرمسئول را نیشگون بگیرم! پس بخوانید اولین نیشگون را:

خبرگزاری مهر گزارش داده قرار است کارگاه‌های‌ آموزش مهارت‌های‌ زندگی برای دانشجویان دانشگاه تهران برگزار شود. یعنی دانشجوهای نخبه بروند «کنترل استرس»، «قاطعیت»، «جرأت‌ورزی»، «نه گفتن»، «آسیب‌های‌ اجتماعی به ویژه اعتیاد و مواد مخدر» و این طور چیزها را یاد بگیرند. به نظر ما که این کار کاملاً اشتباه است. دانشجوهای نخبه که قرار است در آینده از کار مملکت گرهی باز کنند، نباید وقتشان را برای «نه گفتن» تلف کنند. چرا باید بهترین دانشجوهای ایران، در طول روز وقت بگذارند برای کنترل استرس؟! به نظر ما که باید بنشینند و مسائل مهم مملکت مثل اقتصاد را کنترل کنند نه استرس‌شان را. از طرفی با توجه به استرس‌ها و کار شبانه‌روزی مسئولان، اگر قرار است این دانشجوهای نخبه در آینده تبدیل شوند به مسئولان مملکت، باید استرس داشته باشند و اصولاً نباید ریلکس باشند! پس این مهارت‌آموزی‌ها کلاً مضر است. حتی به نظر من باید بیشتر استرس بهشان وارد کرد تا مسئول بهتری شوند! اما پیشنهاد دیگری هم داریم. حالا که احتمالاً کسی به حرف ما گوش نمی‌کند و این پروژه را تعطیل نمی‌کند، پس حداقل بیایند کلاس‌های‌ مفیدتر بگذارند. آخر مگر مهارت‌های‌ زندگی فقط داشتن «قاطعیت» است؟! باید دانشجوهای نخبه را بفرستند آموزش «بوکس» چون ممکن است این دانشجوها 4 روز دیگر بشوند مدیرعامل باشگاه استقلال و باید بتوانند با مشت، شوخکی بزنند توی شکم خبرنگار! یا هیچی یاد نگیرند چون ممکن است مدیرعامل پرسپولیس شوند و آنجا قائم مقام همه کاره است. حتی بد نیست کلاس سخنرانی و توجیه‌رانی هم برای‌شان بگذارند.

۰۸ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۱۹ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مصطفی قاسمیان

مونوپاد در سونوگرافی

مطلب طنزی که در ستون «از اون لحاظ» صفحه‌ی «همشهری سلام» چاپ شد.

خبرگزاری تسنیم گزارش داده وزیر بهداشت از «سونوگرافی‌های‌ بی رویه» انتقاد کرده و گفته بعضی‌ها «حتی از دوره‌ی جنینی فرزندشان آلبوم درست می‌‌کنند» خب حالا که این‌طوری شده، ما پیش‌بینی می‌کنیم در آینده شاهد افتتاح «سونوآتلیه» باشیم که از جنین عکس بگیرند و آلبوم کنند! البته این‌طوری که پیش برود، چند خانم که با هم دوست یا فامیل هستند، دسته‌جمعی می‌روند سونوگرافی و از جنین‌هایشان عکس دسته‌جمعی می‌گیرند! بعد خب بعضی‌ها که نمی‌توانند بدون آرایش عکس بگیرند هم لابد نگران ابروی اصلاح‌نشده‌ی جنین‌شان می‌شوند که خدای نکرده در آتلیه عکسش بد بیفتد! بعد احتمالاً می‌شنویم که خانم دکترها با نی‌نی تازه متولد شده سلفی می‌گیرند! حتی برای راحت‌تر شدن سلفی، مخترعان خوش‌ذوق «سونوپاد» را بر وزن «مونوپاد» اختراع می‌کنند تا وقتی که مادر هرجایی می‌رود، بتواند از خودش و بچه‌اش سلفی بگیرد!

۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۵۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مصطفی قاسمیان