به مسجد «فاطمیه» در حوالی بلوار امامت مشهد آمده‌ایم که سال‌هاست برای افطار میزبان روزه‌داران است. حدود یک ساعت تا افطار باقی مانده که چند جوان و نوجوان، سفره‌ها را از کابینت آبدارخانه‌ی مسجد درمی‌آورند تا ببرند برای پهن کردن. آن‌ها خادم‌های افطاری هستند و در طول سال، بیشتر در ماه مبارک رمضان پیدایشان می‌شود. سفره‌ها را پشت پرده‌ای پهن می‌کنند و پنیر و سبزی بسته‌بندی‌شده را روی آن می‌گذارند تا زمان پذیرایی فرا برسد. از شوخی و خنده‌شان معلوم است با هم دوست هستند. چند دقیقه بعد کم‌کم نمازگزاران از راه می‌رسند و با آستین‌های بالازده از پله‌های شبستان بالا می‌آیند تا به صف‌های نماز برسند. لحظاتی تا اذان مانده که دیگ سوپ را هم می‌آورند. دو نفر از جوان‌ها دیگ بزرگ را می‌آورند به آبدارخانه. یک نفر بشقاب‌ها را می‌آورد، دیگری بسته‌‌های بزرگ نان و یکی دیگر سینی پر از لیوان. لحظه‌ای که اذان می‌گویند و امام جماعت مسجد نماز را شروع می‌کند، بلافاصله همه‌ی خادم‌های افطاری وسایل را رها می‌کنند، درِ آبدارخانه را قفل می‌کنند و به نماز می‌ایستند. وقتی هم که نماز تمام می‌شود، یک نفر پرده را کنار می‌زند و نمازگزاران سر سفره‌ها می‌نشینند. بلافاصله همه‌ی خادم‌ها مراسم، پیش می‌آیند و به سرعت، باقی‌مانده‌ی پذیرایی را ادامه می‌دهند. بزرگ‌ترها بیشتر نوجوان‌ها را هدایت می‌کنند و بعضی کارهای کمی خطرناک را به عهده می‌گیرند. طبیعی است که کشیدن سوپ داغ را به نوجوان‌ها نسپرند.

حالا چند دقیقه‌ای هست که مردم بر سر سفره‌ی افطار می‌کنند اما هنوز پذیرایی ادامه دارد. سینی‌های چای یکی پس از دیگری می‌آیند و می‌روند. سبدهای پر از نان و قدح‌های سرریزِ سوپ را چند نفر از جوان‌ها می‌آورند و با راه رفتن در طول سفره، به مردم تعارف می‌کنند. وقتی برای یکی از مهمانان سوپِ سرریز می‌ریختند، کمی از سوپ روی سفره ریخت. بلافاصله جوانی که قدح را می‌گرداند، گفت: «ایراد نداره» اما صدای یکی از خادم‌های بزرگ‌تر درآمد: «آقای فلانی! وقتی سوپ می‌ریزه، نگو ایراد نداره، شما عذرخواهی کن!» مهمانان جدیدی که از راه می‌رسند، از آبدارخانه بشقاب سوپ، نان و پنیر و سبزی می‌گیرند و با خود می‌برند سرِ سفره.

نیم ساعت که از اذان می‌گذرد، وقت افطار جماعتِ خادم است. مسجد خلوت شده و خادم‌ها سر سفره می‌نشینند و افطار می‌کنند. افطارشان که تمام می‌شود، هرکسی کار دیگری در پیش می‌گیرد؛ یکی ظرف می‌شوید، دیگری سفره‌ها را جمع می‌کند و یک نفر دیگر فضای مسجد را برای کلاس قرآن آماده می‌کند. هم‌کلام می‌شوم با آقای «رضوی» عضو هیئت امنا و مدیر اجرایی مسجد که کاسب است و مغازه‌ی بلور و چینی‌فروشی دارد. چرا افطاری می‌دهند؟ رضوی این‌گونه پاسخ می‌دهد: «زمان اذان مغرب، بعضی از مردم و کسبه هستند که به دلایل مختلف، نزدیک خانه‌ی خودشان نیستند. ما سعی می‌کنیم برای این افراد افطاری فراهم کنیم.» درباره‌ی خرج‌های مراسم می‌پرسم. مدیر اجرایی مسجد می‌گوید: «مسجد فاطمیه، مقداری از طریق اجاره‌ی زیرزمین ساختمان مسجد درآمد دارد و مقداری هم کمک‌های مردمی. ما برای کمک‌های مردمی اعلام نمی‌کنیم و مردم خودشان کمک می‌کنند. بعضی از کمک‌ها نقدی‌ست و بعضی غیرنقدی. مثلاً بعضی‌ها چای، قند و خرمای چند روز مراسم را تأمین می‌کنند و یک نفر هم نان مراسم را هر سال برای ما می‌آورد.» شاید شنیده باشید که بعضاً گفته می‌شود که چقدر خوب است به جای افطاری دادن در مساجد، به فقرا و کودکان بی‌سرپرست کمک شود یا امثال این‌ها. مسجد فاطمیه این برنامه‌ها را هم اجرا می‌کند. رضوی در این باره می‌گوید: «ما به صورت فعال و از طریق افراد مطمئن، نیازمندانی را شناسایی می‌کنیم و با جمع‌آوری کمک‌های مردمی، آن‌ها را به صورت ماهانه یا دوماهانه به دست‌شان می‌رسانیم.»