مطلبی که در پست قبلی گفتم ورزشی است و خیلی دوست دارم نوشتنش را ادامه بدهم، اینجاست. البته الان که دارم این پست را مینویسم، ساعت 12:20 ظهر چهارشنبه است و معاون سردبیر شروع کرده به خواندن و تغییر دادن مطلب من! به همین دلیل و برای این که مطلبم بعد از اصلاحات معاون سردبیر، از بین نرود، اینجا میگذارمش! اصلاً به نظرم بهترین سوژه، سوژهایست که معاون سردبیر ازش سر درنیاورد؛ چون اگر سر دربیاورد، میزند گند میزند به مطلب!
این مطلب را حتماً بخوانید. اگر اهل خواندن مطالب روزنامه در وبلاگم باشید، میدانید که در لید پست، بیخودی از مطلبی تعریف نمیکنم. ولی روی این مطلب خیلی وقت گذاشتم؛ از بعد از نماز صبح تا ساعت 9 صبح! الان هم دارم از بیخوابی میمیرم! و فکر میکنم خیلی خیلی خوب شده. ضمناً فکر نکنید که مطلب، ورزشیست. هم هست و هم نیست. باید بخوانید تا متوجه منظورم شوید.
راستی، معاون سردبیر گفت: «[برنامهی] فوتبال 120 رو دوس داری؟ چون شبیه اونا نوشتی! همین متن رو براشون بفرست، تو برنامهشون میخونن!» راست میگوید، هم برنامه را دوست دارم و هم دوست دارم شبیه نریشنهای آنها بنویسم! این شما و این مطلب:
برای بررسی رابطهی فوتبالیستهای مسابقات یورو با وضعیت اجتماعی کشورها، 5 بازیکن شاخص را از 5 تیم این جام انتخاب کردهایم و از ویژگیهایشان گفتهایم. هرکدام از آنها به یک ویژگی در فوتبال امروز اروپا مشهورند که به نحوی با فلسفهی فوتبالی و حتی سیاسی – اجتماعی کشورشان مرتبط است. در این بررسی، سعی کردهایم که این بازیکنان، از تیمهای مدعی عنوان قهرمانی انتخاب شوند و به همین دلیل، به بازیکنانی مثل «زلاتان ابراهیموویچ» از تیم ملی سوئد و «گرث بیل» از تیم ملی ولز نپرداختهایم.
به سادگیِ مولر
وقتی در جریان «فاجعهی بلوهوریزونته» تیم ملی آلمان، برزیل را در خاک خودش 7-1 شکست داد، چیزی که بیش از همه به چشم کارشناسان فوتبال آمد، تفاوت ظاهری بازیکنان دو تیم بود. موهای رنگشده، تتوهای زیاد و خلاصه تیپِ فشن برزیلیها، عمدهترین تفاوتهای ظاهریشان با ژرمنها بود. بعضیها به طعنه میگفتند بازیکنان آلمان، به جای تتو کردن، تمرین میکنند!