چند وقتی بود میخواستم نوحه شور «منم باید برم» درباره مدافعان حرم را گوش کنم. قبلاً یک بار شروع کرده بودم ولی نشد تمامش کنم؛ یعنی نتوانستم. بعدش هم مدتی بود که حتی نیم ساعت هم خلوت نداشتم که بتوانم گوش کنم. همیشه اعضای خانواده، همکارها، همکلاسیها و مردم خیابان بودند. خب اگر یکهو میدیدند دارم زار میزنم، گیر میدادند که «بگو چت شده؟»! مدتی بود که تنهایی مطلق که فقط خودم باشم و خودم، نداشتم. اما حالا دو روز متوالی است که صبحها فرصتی کوتاه پیدا میکنم. و در کمال تعجب، گریه امانم نمیدهد.
برای خودم که خیلی شگفتانگیز است. چون شور (برخلاف روضه) اصلاً برای اشک گرفتن ساخته نشده و همان طور که از ساختارش هم برمیآید، فرصت گریه و حتی گاهی فکر کردن به محتوای شعر، به مستمع نمیدهد. ریتم تند شور، مخصوص سینهزنی است نه ضجهزنی. اما با همه اینها، این شور، مرا به گریه میاندازد. خودم تعجب کردهام، گفتم شما هم اگر در زندگی چیزهای کمی برای تعجب دارید، بیکار نمانید و کمی تعجب کنید!
راستی اگر خواستید گوش کنید، کافیست سرچ کنید «منم باید برم». برای دانلود، سایتهای زیادی پیدا میکنید.