سپیده‌دم

۲ مطلب با موضوع «سیاست» ثبت شده است

چرا ظریف از رفع تحریم تسلیحاتی چشم‌پوشی کرد

این روزها در شبکه‌های اجتماعی، نقل قولی از وزیر امور خارجه‌ی روسیه دست به دست می‌شود که «بی‌علاقگی تیم مذاکره‌کننده‌ی ایرانی به رفع تحریم تسلیحاتی ایران» را نشان می‌دهد: «ما و چین می‌خواستیم تحریم‌های تسلیحاتی لغو شود، اما علی‌رغم حمایت ما تیم ایرانی موافقت کرد که تحریم‌ها 5 سال ادامه یابد! در نهایت، همکاران ایرانی ما که طبیعتاً در این مورد تصمیم‌گیرنده‌ی اصلی بودند، موافقت کردند که در این مورد معامله کنند.» به فرض صحت این نقل قول؛ چرا باید تیم ایرانی چنین گرایشی داشته باشد؟ برای پاسخ‌گویی باید کمی در وضعیت مذاکرات و همچنین وضعیت نظامی ایران، عمیق‌تر شد.

ایران برای خرید اسلحه، انتخاب‌های کمی دارد که دو انتخاب اصلی، چین و روسیه هستند. پس طبیعتاً این دو کشور از تحریم تسلیحاتی ایران ضرر می‌کنند و باید موافق رفع تحریم تسلیحاتی باشند. بنابراین علاقه‌ی آن‌ها به رفع تحریم تسلیحاتی ایران، قابل درک است. اما تیم مذاکره‌کننده‌ی ایرانی با این مخالفت، در شرایطی که آمریکایی‌ها سعی می‌کردند ایران را جنگ‌طلب نشان بدهند تا بتوانند درباره‌ی بازدید از مراکز نظامی امتیاز بگیرند، فضا را به نفع ایران برگرداند. طبیعتاً وقتی طرف ایرانی، درخواستی برای رفع تحریم‌های تسلیحاتی نمی‌کند، سخن گفتن از بازدید از مراکز نظامی بی‌معناست. چون طرف ایرانی نشان داد به دنبال «انرژی صلح‌آمیز» هسته‌ای‌ست نه «خرید اسلحه».

علاوه بر آن باید توجه کنیم ظرفیت امتیازگیری هر طرف، مقدار مشخصی است؛ به زبان ساده در یک مذاکره‌ی دیپلماتیک، نمی‌شود یک طرف فقط امتیاز بگیرد و امتیازی ندهد. بنابراین وقتی تیم ایرانی، این امتیاز را نمی‌خواهد، می‌تواند در موضوع دیگری امتیاز بگیرد. به نظر می‌رسد منظور لاوروف از «معامله» همین باشد. دقت کنید تیم ایرانی، این امتیاز را در جایی به طرف مقابل داد که اهمیت آن‌چنانی نداشت. قابل انکار نیست که صنایع نظامی و تسلیحاتی ایران پس از انقلاب از رشد و پیشرفت قابل ملاحظه‌ای برخوردار بوده؛ برخلاف بسیاری از صنایع دیگر. در واقع، صنایع نظامی ایران، نیازِ بسیار کمتری به رفع تحریم دارد پس می‌توان از این امتیاز صرف نظر کرد.

نکته‌ی دیگری که قابل توجه است، بازدارندگی ایران است. به اعتقاد نگارنده، عاملی که باعث شده آمریکایی‌ها در 36 سال پس از انقلاب اسلامی، از حمله‌ی نظامی به ایران پرهیز داشته باشند، نگرانی از واکنش ایران و در واقع «پیش‌بینی‌ناپذیر بودن» واکنش ایران است. به عبارت دیگر آن‌ها نمی‌توانند برای حمله به ایران، محاسبه‌ی «هزینه و فایده» انجام دهند چون از هزینه‌های احتمالی بی‌خبرند. به همین دلیل در صورتی که ایران از چین و روسیه اسلحه بخرد، با توجه به ساده بودن رهگیری معامله برای سرویس اطلاعاتی آمریکا، بخشی از توان نظامی ایران لو می‌رود. در واقع اگر ایران سلاح‌هایش را از خارج تأمین کند، امتیاز بزرگ «غیرقابل پیش‌بینی بودن» را از دست می‌دهد. و این موضوع می‌تواند حمله نظامی به ایران را ساده کند. آن‌ها از «ناشناختگی» ایران می‌ترسند. و این ترس به نفع ماست.

۲۶ تیر ۹۴ ، ۱۷:۱۸ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱
مصطفی قاسمیان

مرگ بر آمریکا را فهمیده‌ایم؟!

پریروز در سالگرد پیروزی انقلاب٬ وقتی داشتیم زیر یک پرچم بزرگ ایران از سایه لذت می‌بردیم٬ جوانی را دیدم که در غیاب بلندگویی که شعارها را هماهنگ می‌کرد٬ با حنجره‌اش وظیفه‌ی بلندگو را به عهده گرفته بود. وقتی شنیدم بعد از مرگ بر آمریکا٬ انگلیس و اسراییل به فرانسه رسید٬ به شوخی به او گفتم: «اسلوونی و جمهوری چک رو از قلم انداختی!» خندید و دیگر «مرگ بر فرانسه» را تکرار نکرد. اما به نظرم رسید آن‌چه که باعث شده بود تا او «مرگ بر فرانسه» بگوید٬ علاوه بر احساسات پاکش به معجزه‌ی خلقت٬ پیامبر اسلام(ص) نفهمیدن شعار «مرگ بر آمریکا» بود. یعنی چون نمی‌دانست چرا مرگ بر آمریکا درست است٬ نمی‌دانست چرا مرگ بر فرانسه غلط است.
شاید یادتان باشد که چند وقت پیش سیاست‌مداری کهنه‌کار شعار «مرگ بر آمریکا» را زیر سؤال برد. با آن‌که احتمالاً او پاسخ سؤال بالا را می‌دانست، اما آن جوانانی که هم‌سو با او، گفتند و در اجتماعاتِ مجازی‌شان نوشتند: «مسلمان‌ها بعد از نماز جمعه برای نصف دنیا آرزوی مرگ می‌کنند»، نمی‌دانستند. آن‌ها هم مشکل جوانِ در راهپیمایی را دارند؛ یعنی آن‌ها هم نمی‌دانند. نمی‌دانند چرا «مرگ بر آمریکا» درست است ولی «مرگ بر روسیه» درست نیست؛ روسیه‌ای که برای تحویل دادن سامانه‌ی S300 به ایران باید حتماً به واسطه‌ی بحران اکراین، با تحریم‌های امریکا و اتحادیه‌ی اروپا مواجه می‌شد وگرنه معلوم نبود کی می‌خواهد به تعهدات‌ش عمل کند.
کشورهای زیادی در دنیا هستند که با ایران اختلافاتی جزیی (یا نه‌چندان جزیی) پیدا می‌کنند؛ چه مانند حمایت پارلمان هلند از «رادیو زمانه» بتوانیم نامش را «دشمنی» بگذاریم، چه مانند پرداخت پول نفت ایران به روپیه توسط هند نتوانیم. اما می‌توانیم «مرگ بر هلند» یا «مرگ بر هند» بگوییم؟!
اگر امارات متحده‌ی عربی به جای راه‌اندازی «العربیه»ی فارسی که از کله‌ی سحر تا بوق سگ، علیه نظام جمهوری اسلامی می‌نویسد، در تقریباً تمام جنگ‌های شصت سال اخیر دنیا حاضر بود،
و اگر به جای آن‌که رییس پارلمان آلمان به ایران بیاید و با چند فتنه‌گر دیدار کند، از نیروی نظامی نداشته‌اش درخواست ترور سردار سلیمانی را می‌کرد،
و اگر چین به جای پرداخت نکردن 22 میلیارد دلار بدهی نفتی به ایران، یک کودتای موفق و یک تلاش نافرجام برای کودتا در ایران انجام می‌داد،
و بسیاری «و اگر»های دیگر، و اگر همه‌ی این اعمال و جنایات را یک کشور انجام داده بود، و اگر (برخلاف شوروی) در طول سال‌های متمادی، رفتارش را تغییر نداده بود، آن وقت می‌توانستیم و آن وقت درست بود که مرگ بر آن کشور بگوییم، همان‌طور که درست است امروز «مرگ بر آمریکا» بگوییم.

۲۴ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۲۱ ۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مصطفی قاسمیان