الان که یک قسمت دیگر از سری مطالب «تبسمها و نالههای یک عضو جدید تحریریه» را نوشتم، یاد مطلب طنزی افتادم که دیروز چاپ شد. با این توضیح که فردایش یک پیامک به این مضمون آمد که «این خزعبلات را چاپ نکنید» و البته ما پیامک اعتراضی را به سیاق معمول، چاپ کردیم، مطلب را بخوانید:
سلام. بین آدمایی که باید حتماً پیش دکتر روانپزشک برن، نفر اول یکی از وزرای خارجهی منطقهی خودمونه، اما بعد از اون، اینایی هستن که از الان شروع کردن به ترقه زدن! به نظرم اینا همونایی هستن که توی عروسیها، با میوه و شیرینی خودشون رو سیر میکنن و موقع شام دیگه اشتها ندارن! یا این بچههایی که اول غذا، سریع میرن سراغ نوشابه! اما با وجود این استعدادهای بیبدیل نظامی، من مطمئنم همین الان، کسانی هم هستند که توی زیرزمین دارن انواع آرپیجی و تیانتی رو درست میکنن که شب چارشنبهسوری، مردم رو قتلعام کنن! حتی اگه از نظر نظامی هم نگاه کنیم، از بعد از جنگ ویتنام، انفجار این حجم از مواد منفجره توی خیابون بیسابقه بوده! با این وضعیت فکر میکنم چارشنبهسوری امسال، جنگ سوریه و جنگ یمن رو برای چند روزی، کاملاً به حاشیه ببره! حتی من شنیدم ستاد جنگهای نامنظم تشکیل دادن تا یه وقت هیچکدوم از مناطق شهر از دستشون رها نشه! حتماً قراره از مناطق مختلف شروع کنن و در یک جا به هم برسن و بمب اتمی اصلی رو منفجر کنن! ولی در کل خوشحال باشیم، چون معمولاً جنگ در مناطق نفتخیز، قیمت نفت رو بالا میبره و توی این وانفسای نفت 20 دلاری، چارشنبهسوری یه غنیمته!