دو نفر از همکاران هستند که وقتی مطلبی میفرستند و چاپ نمیشود، میپرسند: «چرا؟!» وقتی تکراری است یا از نظر محتوایی مناسب چاپ در روزنامه نیست، خیلی راحت دلیلش را توضیح میدهم. اما وقتی به نظر من بیمزه است و جالب نیست، نمیتوانم بهشان بگویم. یکی از من 4 سال بزرگتر است و دیگری 14 سال! خب شما بگویید! چطوری بهشان بگویم مطلبت بیمزه است؟! بنده خدا کلی برای مطلبش زحمت کشیده! (و متأسفانه بعضی وقتها از مطلب پیداست که نکشیده!) قبلاً سیدمصطفی صابری که از من 11 سال بزرگتر است، مطالب من را حذف میکرد و الان هم حذف میکند. وقتی ازش میپرسم، خیلی راحت میگوید «خونوک بود» یا «این چی بود؟!». اما من به آنها نمیتوانم بگویم!
شاید هم مشکل من است! از این به بعد بهشان میگویم: «بیشعور! اینا چه مزخرفاتیه که نوشتی؟! تا کی میخوای حقوق مفت بگیری؟!»