نیم ساعتی به شروع ورزش مانده و 5-4 نفر دارند خودشان را در قسمتهای مختلف گود و بیرون از گود گرم میکنند. دلیل خلوتی زورخانه به زودی مشخص میشود؛ بقیهی ورزشکاران که حدود 40 نفر هستند، در فضایی شبستانمانند، نماز جماعت میخوانند. امام جماعت که روحانی مسنی است، بین دو نماز چند دقیقهای صحبت میکند. باستانیکارها بعد از نماز به سمت گود سرازیر میشوند تا ورزش را آغاز کنند. پیشکسوت گود که نرمش را شروع میکند، بقیه به ترتیب سن و تجربه، پشت سرش به راه میافتند و به آرامی دور گود میدوند. هرکسی که میانهی دویدن، وارد گود میشود، از مرشد «رخصت» میگیرد و بعد از «فرصت» مرشد، وارد گود میشود، زمین را میبوسد و به نرمشکنندگان میپیوندد. تلاش همه بر این است که ترتیب را رعایت کنند. ابتدا مسنترها و پیشکسوتها و هرچه به آخر صف میرسد؛ جوانترها و تازهکارها. بعد از چند دقیقه دوی آرام دور گود، با اشارهی مرشد به سمت میلها میروند و قسمت سختتر ماجرا آغاز میشود.
کدام میل مناسب من است؟
اولین گروهی که میل را برمیدارند، سادات جمع هستند که با ندای بلند «جدهی سادات» که پیشکسوت میگوید، میلشان را برمیدارند. هرکسی میداند کدام میل مناسبش است؛ جز کسانی که بار اولشان است ورزش میکنند. آنها به اشارهی پیشکسوت، سراغ کوچکترین میل میروند. چند لحظهی بعد مرشد یک نفر را از بین جمع به عنوان «میاندار» مشخص میکند که باید به مرکز گود برود و ورزش را رهبری کند. میاندار از علی(ع) و خدای او استعانت میطلبد و میل را بلند میکند. باقی ورزشکاران هم «یاعلی»گویان میلها را برمیدارند و روی شانه میگذارند. لحظهای بعد، مرشد ضرب میگیرد و میاندار کارش را شروع میکند. طنین نوای مرشد در سالن میپیچد و ورزشکاران ده دقیقهای را به همین منوال میگذرانند تا باز هم با اشارهی مرشد، میلزدن تمام شود. در این لحظه، میاندار برای سلامتی مرشد و ورزشکاران، از جمع، صلواتی میخواهد و بانگ درود بر اهل بیت(ع) در زورخانه میپیچد. باز هم به همان ترتیب سابق میلها را سر جایشان میگذارند و تختههای شنا را برمیدارند. میاندار جدید را هم مرشد معین میکند. تختهها را روی زمین میگذارند و شنا را شروع میکنند.
شنا به سبک زورخانه
برخلاف شنایی که برای همه ما آشناست، باستانیکارها در زمان شنارفتن پاها را کاملاً باز میکنند و کمرشان را خم میکنند. با ضرب و نوای مرشد، شنا شروع میشود و 8-7 دقیقه به طول میانجامد؛ دقایقی که برای تازهکارها به کندی میگذرد!
تقلیدکردن حرکات پیچیدهی میاندار
بعد از شنا نوبت حرکات کششی است که بسیار متنوع است. در لحظات ابتدایی حرکات کششی، دو نفر از ورزشکاران که یکیشان مویی سپید کرده است، تِی را از کنار گود برمیدارند تا بخش کوچکی از گود را که خیس شده، خشک کنند. ورزشکار جوانتر کارش را خودش انجام میدهد اما یکی از جوانترها از آن سوی گود میآید و تی را از پیشکسوت میگیرد و زمین را خشک میکند؛ احترام به بزرگتر در لحظهلحظهی ورزش باستانی دیده میشود. در زمان حرکات کششی، میاندار حرکاتی را اجرا میکند که به هیچ عنوان برای تازهکارها آشنا نیست. حتی بعضی قدیمیترها هم برای هماهنگشدن و تقلید حرکات میاندار، مشکل پیدا میکنند. هیچیک از حرکات به تنهایی سخت نیست، اما برای کسی که میل زده و شنا رفته، آنقدری سخت هست که اگر تازهکار باشد، چند دقیقهای مکث و نفسی تازه کند. نه مرشد و نه هیچکس دیگر، به کسانی که خسته شدهاند و بعضی حرکات را انجام نمیدهند، تذکری نمیدهد. همه سرشان به کار خودشان است. میاندار هر حرکت را 5-4 بار انجام میدهد و سراغ بعدی میرود ولی با این حال، تنوع بینظیر حرکات، بدنها را خسته و خیس میکند.
چرخ زدن وسط گود
بعد از حدود 20 دقیقه حرکات کششی، نوبت به چرخزدن میرسد. باستانیکارها یکییکی به مرکز گود میآیند و میچرخند؛ هر نفر کمتر از 10 دور. اما باسابقهترها بیشتر میچرخند. گاهی پیش میآید که یک نفر 80-70 دور میچرخد؛ کاری که از کمتر ورزشکاری ساخته است. بعد از چرخزدن، باز هم نوبت میلزدن است؛ اما پیش از آن، میاندار از جمع میخواهد «به جمال مولا علی(ع)» صلوات بفرستند. به سیاق قبل، با صدای ضرب و اشعاری که مرشد میخواند، چند دقیقهای میل میزنند. میلزدنها این بار سریعتر است و بدون مکث انجام میشود. هماهنگی 60 نفر ورزشکار در یک فضای کوچک، چشمنواز است. 60 میل همزمان از شانهی راست پایین میرود و درحالی بالا میآید که 60 میل دیگر در یک هارمونی مثالزدنی، از شانهی چپ پایین میرود. ورزشکاران بعد از میل زدن، برای دقایق نفسگیر آخر آماده میشوند.
آخرین ورزش، شناست که بسیار کوتاه انجام میشود. رسم است پیش از پایان ورزش در زورخانه، یکی از ورزشکاران دعا کند و بقیه آمین بگویند. آخرین میاندار که باسابقه است ولی پیشکسوت نیست، به پیشکسوتها و چند نفری از جوانها تعارف میکند ولی آنها کار را به عهدهی خودش میگذارند. او برای جمع ورزشکاران، مرشد، تماشاچیهای دور گود و ورزشکاران گذشته و مرحوم دعا میکند و جمع آمین میگویند. سپس ورزشکاران بنا بر رعایت کسوت، به ترتیب سن و سابقه از گود بیرون میروند.
خسته شدهای، فرصت!
کل زمان ورزش زورخانهای در یک نوبت، معمولاً از یک ساعت بیشتر نمیشود اما بعضی تازهکارها که در اواسط زمان ورزش خسته شدهاند، میتوانند از مرشد رخصت بگیرند و از گود بیرون بروند؛ امری که گاهی دیده میشود و به چشم هیچ یک از ورزشکاران زشت نیست. هریک از ورزشکاران باسابقهتر، زمانی تازهکار بوده است و سختی روزهای اول را درک میکند. علاوه بر آن، روح اخلاقی حاکم بر ورزش باستانی، هیچگاه اجازه نمیدهد که باستانیکارها همدیگر را مسخره کنند؛ به عکس، آنها تلاش میکنند تا تازهکارها را راهنمایی و کمک کنند.