مهندسِ ورزشکار، مهندسِ سیاستمدار و مهندسِ پلیس! همهی اینها مهندس هستند ولی حرفهی غیرفنی دارند. اصولاً در ایران تعداد کسانی که به رشتههای مهندسی رو میآورند، بسیار بیشتر از آن چیزی است که در صنعت کشور به کار گرفته میشود؛ بنابراین تعداد زیادی از مهندسینِ فارغ از تحصیل، سراغ مشاغل غیرفنی میروند. این موضوع از آن جهت تأسفبار است که این دانشجوها، 4 تا 8 سال از عمر خود را صرف یادگیری چیزهایی میکنند که در آینده کمترین استفادهای از آن نمیکنند و از آن جهت مسرتبخش که ریاضیات ذهن را باز و برای یادگیری سایر دانشها آماده میکند. به همین دلیل است که بر درگاه مدرسهی افلاطون نوشته شده بود: «هرکس هندسه نمیداند، وارد نشود.»
امروزه شما شرایطی خاص دارید؛ از طرفی این آگاهی را دارید که بیشتر شما سرنوشتی دور از رشتهی تحصیلی خود خواهید داشت و از طرفی دیگر در دانشگاهی دولتی تحصیل میکنید که شرایطی را برای پیگیری علایق غیرفنی شما فراهم کردهاست؛ علاوه بر وجود انواع تشکلهای دانشجویی در محیط دانشکده، کتابخانهی مرکزی دانشگاه به دانشکدهی شما بسیار نزدیک است. حتماً در همین ابتدای ورودتان به دانشگاه، به کتابخانهی مرکزی سری بزنید خصوصاً قفسههای مربوط به کتابهای غیرمهندسی.