در ایام کنونی و با نزدیکی امتحانات پایان ترم، وقت برای نوشتن از همیشه کمتر شده؛ به همین دلیل مجبورم محض خالی نبودن عریضه، با نوشتههای قدیمی به روز کنم. یادداشت حاضر در نقد (احتمالاً تعریف!) فیلم سینمایی «چ» نوشته شده و در یک نشریهی دانشجویی چاپ شده است.
طنین فریادِ حاتمیکیا در هر دوره، پژواکی از صداهای اطرافش است؛ گاهی مانند «دعوت» با لحن اعتراضی و گاهی با «ارتفاع پست» هشدارگونه. حاتمیکیا در زمانهاش نفس میکشد ولی مرعوب آن نمیشود. در سال 76 و در آغاز دوران مدنیت جامعهی ایران، با «آژانس شیشهای» از تقابل... .