طبق یک قانون نانوشته (یا به احتمال خیلی کم٬ نوشته) معمولاً دبیر صفحه٬ مطلب نمی‌نویسد٬ جز یادداشت. اگر از من بپرسید٬ می‌گویم چون «می‌تواند» به خبرنگارش بگوید «همه‌ی مطالب صفحه را آماده کن»٬ خیلی راحت این را می‌گوید و تمام! خودش ۷-۸ ساعت در تحریریه است ولی حتی یک مطلب نمی‌نویسد! به جایش تمام ویدیوهای فوتبالی ورزش ۳ را می‌بیند٬ تمام سایت‌های چرت و مزخرف را دنبال می‌کند٬ تلگرام و فیسبوک و اینستاگرام را آباد می‌کند و...! با همه‌ی این‌ها «کلاس»اش را هم حفظ می‌کند و فقط یادداشت می‌نویسد. خب کسی هم که جرأت ندارد بگوید «یادداشت ننویس» که مثلاً «امروز جا نداریم» یا «برو فلان خبر یا گزارش را آماده کن» یا هر چیز دیگر. البته این را بگویم که دبیری صفحه٬ در طول روز وقت حدود ۲ ساعت دبیر را می‌گیرد و او (برای مطلب نوشتن) ۲ ساعت کمتر از بقیه وقت دارد ولی به هر حال٬ چیزی که گفتم متأسفانه رویه‌ی معمول روزنامه است و شاید حدود ۷۰ درصد دبیرها٬ همین وضعیت را دارند. خواست خدا بود که از روز اول٬ من به پست کسی خوردم که جز آن ۳۰ درصد بود! حالا هم که معاون سردبیر شده٬ کاری می‌کند که شاید در تمام دنیا بی‌سابقه باشد! او برای صفحه‌ی من٬ مطلب تنظیمی آماده می‌کند! چیزی که نه تنها معاونان سردبیر انجام نمی‌دهند که حتی بیشتر دبیران صفحه هم انجام نمی‌دهند.
حالا که فکر می‌کنم٬ می‌بینم طبق قاعده‌ی «گل بی‌عیب خداست»٬ او یکی از «خوب»ترین آدم‌هایی‌ست که پیرامونم داشته‌ام.
یک نکته: فکر نکنید پاچه‌خواری می‌کنم! این دوست خوب٬ این سطور را نمی‌خواند.
یک نکته دیگر: این پست را صبح (حدود ساعت ۷) نوشتم ولی از آن موقع تا الآن که دارم متن را آپلود می‌کنم، اتفاقی افتاد که از دست او خیلی ناراحتم.