می‌خواهم مجموعه‌ی دل‌نوشته‌هایی را که از روزنامه‌نگاری و موضوعات پیرامونی‌اش می‌نویسم، در یک طبقه‌بندی جدید، همین‌جا بنویسم؛ اختصاصی! حالا یکی نیست بگوید: مگر با ابوالفضل بیهقی گفت‌وگوی اختصاصی کرده‌ای یا از ترور مظفرالدین‌شاه قاجار، خبر اختصاصی آورده‌ای که می‌نویسی «اختصاصی»؟! البته کسی نیست که این جمله را بگوید، ولی برای کسی که نمی‌گوید یا در دلش می‌گوید، جواب می‌دهم: اختصاصی یعنی این نوشته‌ها مخصوص «سپیده‌دم» تایپ (به قول فرهنگستانی‌ها: حروفچینی!) می‌شوند؛ نه جای دیگر.

این نوشته‌ها از سه جهت (که سومی مهم‌تر است) برای من خاص هستند: اولاً صادقانه هستند. قاعدتاً هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که چقدر صادقانه هستند. جز خودم؛ که می‌گویم 100 درصد. ثانیاً شجاعانه هستند؛ چون ممکن است از کسانی نام بیاورم که طبق قواعد مرسوم، انتقادی را نمی‌شنوند و یاد نگرفته‌اند که بشنوند. ثالثاً عینی هستند؛ من این تجربیات را از دیگران نقل نمی‌کنم، کاملاً لمس‌شان کرده‌ام و بعد، نوشته‌ام.

همین‌جا به 3 نکته دقت کنید: اولاً با آن‌که صادقانه هستند، ممکن است بخشی از وقایع مربوطه به سوژه را روایت نکنم؛ به دلیل کمبود جا یا نگرانی از دردسرهای آینده. ثانیاً با آن‌که شجاعانه هستند، اما هر واقعه‌ای را نقل نمی‌کنم. بعضی از وقایع را تنها می‌توان در دفترچه‌ی خاطرات نوشت. ثالثاً با آن‌که عینی هستند، ممکن است شخصی باشند یعنی برای هیچ‌کس دیگر، قابل تکرار نباشند.

اما برای این مجموعه (که امیدوارم تا مدت‌ها ادامه داشته باشد) دو نام انتخاب کرده‌ام: «تبسم‌ها و ناله‌های یک عضو جدید تحریریه» یا «خرده‌مکتوبات یک جوجه‌روزنامه‌نگار». اگر دوست دارید، در بخش نظرات، به یکی رأی بدهید.