روزی 50 نفر مشتری نوجوان دارم
همصحبت بعدی ما، حمید 30 ساله است که دکهی روزنامهفروشی دارد. دربارهی مشتریهای نوجوانش که سؤال میکنم، توضیح مفصلی میدهد: «روزانه شاید 50 نفر نوجوان برای خرید سیگار میآیند که بیشترشان هم در فاصلهی صبح تا ظهر میآیند. نمیدانم چرا ولی بعد از امتحاناتشان، به یکباره هجوم میآورند برای خرید سیگار! چه دختر و چه پسر! میآیند دم دکه و دربارهی انواع و اقسام سیگارها با هم گفتوگو میکنند! حتی تازگیها برای خرید سیگار برگ هم میآیند! بعضی از همین نوجوانها در پارکی که همین نزدیکی است، شبها مینشینند و سیگاری (حشیش) دود میکنند!»
فکر میکردم سیگار آرامم میکند!
بلافاصله دو نفر جوان میآیند دم دکه و چند نخ سیگار میخرند. سر صحبت را با آنها باز میکنم. علی 19 و محمد 20 ساله، 5-4 سال است که سیگار میکشند، یعنی از سوم راهنمایی! چرا سیگاری شدهاید؟ علی پاسخ میدهد: «میخواستیم ببینیم چیه، ولی به روزی یک بسته سیگار رسیدیم. به این خاطر مصرفمان بالا رفت که همیشه دم دست بود و با هر ناراحتی و مشکلی، سریع میرفتیم سراغ سیگار! حواسمان را از مشکل پرت میکرد و احساس میکردیم آرام می شویم؛ اما بعدها که دیدیم لبهایمان سیاه شده، مصرف را کم کردیم.» محمد هم با کمی تفاوت، همین روایت را دارد: «بچه که بودم، پدرم را میدیدم که سیگار میکشد و من کنجکاو بودم که بدانم چیست. بزرگتر که شدم بالأخره تجربهاش کردم. از یکی دو نخ شروع کردم تا به 2 بسته در روز رسیدم! اما حالا که ریهام مشکل پیدا کرده، کمترش کردهام و روزی 8-7 نخ میکشم.» دربارهی قانون منع فروش سیگار به نوجوانهای زیر 18 سال سؤال میکنم. علی میگوید: «بعضی فروشندگان بودند که یکی دو بار اول، به من که بچه بودم نمیفروختند اما آنها هم وقتی که سماجت مرا میدیدند، تسلیم میشدند. اولین بار احتمالاً میخواستند تلنگری بزنند اما دفعات بعد دیگر مشکلی نبود.»
وقتی سیگار جای خوراکیِ زنگ تفریح را می گیرد!
نفر بعدی آرش 29 ساله است. او سوپرمارکتی نزدیک یک دبیرستان پسرانه دارد. از او دربارهی تعداد نوجوانانی که سیگار میخرند، میپرسم که پاسخ میدهد: «خیلی! به خاطر مدرسهای که در این نزدیکی است، تعداد مشتریان نوجوان خیلی زیاد است.» میخواهم بدانم که معمولاً چه وقتهایی میآیند. آرش پاسخم را اینگونه میدهد: «چون مدرسه نزدیک است، معمولاً ظهر میآیند. بعضیهایشان حتی بین کلاسها و در زنگهای تفریح میآیند اینجا، یک نخ سیگار میکشند و برمیگردند!» از جنسیت مشتریهای نوجوان سؤال میکنم که میگوید: «دخترها خیلی کماند و بیشتر مشتریان نوجوان ما پسر هستند.»